نگاهی به فیلم «نیروی هوایی»
جنگ هنـد و پاکستـان از سینما تا واقعیت
فاطمه قاسمآبادی
در مورد جنگهای اخیر در دنیا، مطلب مشترکی وجود دارد و آن، سیاستهایی است که سینما و تلویزیون یک کشور را به سمتی میبرد که مردمش، جنگ را بهترین راهحل بدانند.
این مطلب شاید در کلام عجیب به نظر بیاید ولی در عمل بارها اتفاق افتاده است. برای مثال در مورد اوکراین میبینیم که فیلمهای اینچنینی قبل از شروع جنگ با روسیه، مدام در سبکهای هنری ساخته شده است. از نمونه فیلمهای اوکراینی که به پیشواز جنگ با روسیه رفته بود، میتوان «آتلانتیس»را مثال زد که در سال 2021 نماینده این کشور در اسکار هم شد.
حتی بعد از شروع جنگ هم مستند «20 روز در ماریوپل» نماینده اسکار اوکراین بود و جایزه اصلی را هم نصیب خود کرد. این مسئله کاملا مشخص کرد که نگاه و سیاستهای آمریکا، از این جنگ و ادامهاش استقبال میکند و هنرمندان اوکراینی را برای ساخت آثاری که جنگ را گریزناپذیر و تنها راهحل نشان بدهد، مورد توجه قرار میدهد...
چنین رویکردهایی در جامعه هنری بسیار مخرب و غیراخلاقی است ولی متاسفانه همچنان ادامه دارد.
فیلم «نیروی هوایی»، محصول سال 2025 هندوستان و ساخته «ساندیپ کیولانی» است. این فیلم در مورد جنگهای نیروی هوائی هند و پاکستان، در سالهای 65 و 71 است.
داستان نبرد خونین در آسمان
داستان فیلم «نیروی هوایی»، با الهام از زندگی «آجاماندا بوپایا دوایا» ستوان نیروی هوائی هند ساخته شده است که با تاخیر 23 ساله بعد از مرگش، مدال شجاعت گرفت.
داستان از جایی شروع میشود که فرمانده گردان ببرهای نیروی هوائی هند، «کومارام اهوجا» در سال 71 با اسیر کردن «احمد» خلبان نیروی پاکستان، اسراری را در مورد جنگ هوائی سال 65 میفهمد.
بعد داستان به گذشته بر میگردد و «تبی» یکی از زیردستان فرمانده کومار را میبینیم که در نبرد سال 65 که به شکست پاکستان و قبول صلح رسید، مفقود شده است... نه هواپیمای تبی پیدا میشود و نه جنازهاش و نه کسی از نیروها سقوطش را دیده است، به خاطر همین همه فکر میکنند شاید او اسیر شده باشد ولی پاکستان نام او را به عنوان اسیر اعلام نکرده باشد. در نهایت فرمانده کومار با سر نخهایی که از احمد میگیرد، متوجه میشود تبی در روزی که مفقود شد، حرکت قهرمانانهای انجام داده است ولی سندی برای اثباتش ندارد.
بعد از جنگ سال 71 که باز به صلح رسید، فرمانده کومار پیگیری این قضیه را رها نمیکند و در نهایت بعد از 23 سال ثابت میکند که تبی یک قهرمان لایق مدال شجاعت است که در قبری بینام و نشان، در پاکستان دفن شده است.
همیشه پای طرف سوم در میان است
در فیلم نیروی هوایی، میبینیم که سال 65 میلادی، فرمانده هندی در مورد پاکستان میگوید: «آنها به پشتوانه سلاحهای پیشرفته آمریکایی فکر میکنند میتوانند ما را شکست بدهند ولی برنده جنگ، تنها به سلاح آمریکایی بستگی ندارد.»
جالب است که 60 سال بعد، تاریخ در واقعیت تکرار میشود و اینبار هندوستان به پشتوانه سلاحهای آمریکا و اسرائیل به میدان میآید ولی نمیتواند کاری از پیش ببرد.
تقریبا از زمانی که هند و پاکستان از هم جدا شدند در مرزبندی، انگلستان با دسیسه چینیهایش به عنوان هدیه آخر، مثل دیگر کشورهای منطقه، برایشان میراثی گذاشت که درگیری بین این دو کشور هرگز تمام نشود؛ جنگ بر سر کشمیر مانند زخمی عمیق، در تمام این سالها هر دو کشور و بیشتر از همه خود مردم کشمیر را، آزار داده است.
طبق گفتههای جدید «خواجه آصف»، وزیر دفاع پاکستان، در یک مصاحبه زنده تلویزیونی، کشورش به مدت سه دهه از گروههای تروریستی و شبه نظامیان فعال در کشورهای منطقه، به نفع آمریکا و دیگر کشورهای غربی، پشتیبانی کرده است!
این صحبتها مشخص میکنند که ریشه بیشتر نا امنیها در منطقه، در واقع از کجا نشات میگیرد و تربیت تروریستها در پاکستان که الانگریبان خود این کشور را هم گرفته، زیر سر چه تفکری است.
از آن طرف ماجرا، دستنشانده آمریکا در آسیا یا همان اسرائیل هم در بیش از دو دهه گذشته، توجه ویژهای به هند داشته است و تجارتهای زیاد و سرمایهگذاریهای یهودیان ثروتمند در این کشور، عملا در نگاه اسلامستیزانه هندیها تاثیر بسیاری داشته است.
طبق این پیش فرض، به جان هم انداختن این دو کشور کار خیلی سختی نیست و حتی یک جرقه کوچک هم میتواند این همه جعبه باروت را به آتش بکشاند ولی در نهایت باید دید که برنده اصلی این ماجرا چه کسی است؟
مثلی قدیمی وجود دارد که در آن گفته بودند، قماربازان چه برنده و چه بازنده، هر دو بد اقبال ماجرا هستند و برنده واقعی، صاحبان قمارخانه هستند، چرا که هر طرف ببرد یا ببازد باز آنها صاحب منفعت اصلی میشوند... در مورد درگیریهای اخیر هند و پاکستان هم وضعیت به همین منوال است و در نهایت کسانی که در هر طرف سعی در تحریک این دو کشور علیه هم را دارند، در صورت بروز درگیری منفعت میبرند...
هند و پاکستان یا چین و آمریکا؟
در جنگ اخیر بین هند و پاکستان، تمرکز رسانهها روی سلاحهای طرفین، جالب توجه بود.
گویی عملا بیشتر از اصل درگیری دو کشور، این نبرد، بستری بود برای به رخ کشیدن سلاحهای آنها و کشورهای تولیدکننده آن سلاحها.
این جنگ که با انواع سلاحهای پیشرفته و پهپادهای جدید جلو رفت، نشان داد که داشتن سلاح قوی تر، تا چه حد میتواند در جنگ باعث داشتن دست برتر شود و مهمتر از آن، صلح را نزدیک کند.
در جنگ اخیر بین هند و پاکستان برخلاف جنگهای گذشته، اینبار بیشتر سلاحهای پاکستان به جای آمریکا، از چین و بعضی کشورهای دیگر خریداری شده بود و همین باعث شد بلافاصله سهام کارخانههای اسلحهسازی چین بعد از این جنگ کوتاه، بالا برود و نمایش قدرت اژدهای خفته را در آسیا به رخ بکشند.
از آن طرف هند اینبار برخلاف قبل، بیشتر سلاحها و مخصوصا پهپادهایش را از اسرائیل و آمریکا تهیه کرده بود (لاشه پهپادهای سقوط کرده و نشان اسرائیل سندی محکم بر این ماجرا است) ولی در نهایت با ناکارآمد بودن سلاحهای هند در مقابل پاکستان، برخلاف ابتدای این جنگ، هند در مواضع خود تجدیدنظر کرد و خوشبختانه این جنگ قبل از اینکه شعلههایش فراگیر شود، به صلح رسید.
بالیوود و تأثیر بر مخاطبان هندی
در هند برای مردم عام، بالیوود مظهر رؤیاها و آرزوهای هرگز محقق نشده است. علاقه مردم هند به سینما هم از همین آرزوها نشأت
میگیرد.
به خاطر همین هم فیلمهای هندی، معمولا میتوانند روی مخاطبین هندی تاثیرات بسیار زیادی بگذارند. این تاثیر گاه آنچنان زیاد است که در گذشته اگر مخاطبین از فیلمی خوششان نمیآمد، سینما را بههم میریختند و اعتراض خود را با آسیب زدن به محیط سینما بروز میدادند!
حالا با توجه به این پیشینه، بالیوود که برای مردم هند تا این حد مقدس است را میبینیم که بزرگانش چند سال قبل به استقبال نتانیاهو رفتهاند.
در سال 2018 عکسهای آمیتاب باچان و پسر و عروسش به همراه تعداد زیادی از سینماگران هندی معروف، کنار نتانیاهو، در رسانهها خبرساز شد. این قضیه در حقیقت نمایشی بود برای مشروعیت بخشیدن به صهیونیستها.
در همان زمان سه خان مهم و مسلمان بالیوود یعنی شاهرخخان، عامرخان و سلمانخان از این دیدار سر باز زدند ولی نتیجه این دیدار اینطور رقم خورد که بعد از این سفر، درگیریهای شدیدی بین هندوها و مسلمانان در هند به وجود آمد.
شدت گرفتن و به جان هم افتادن مجدد مسلمانان و هندوها، که سالها در کنار هم زندگی کردهاند، در خود هند و در نهایت بین دو کشور، یکی از نتایج صمیمیت یک دهه اخیر دولتمردان هند با اسرائیل است.
در این میان دولتمردان متمایل به اسرائیل هم تنها مهرههایی هستند که در بازی آنها حرکت میکنند و عواقب این حرکت را هم طبق معمول، مردم عادی میپردازند.
طبق این پیش فرضها در سالهای اخیر در بالیوود، فیلمهای زیادی در مورد درگیری و جنگ بین هند و پاکستان ساخته شده است و فیلم «نیروی هوایی» جدیدترین آنها است.
این فیلم برخلاف فیلم «جنگنده» محصول سال 2024 که به تاپگان هندی معروف شد و موضوعش باز هم درگیری نیروی هوائی هند با پاکستان بود، نتوانست در گیشه فروش خوبی داشته باشد و با وجود تبلیغات خوبی که داشت و ستاره محبوبش «آکشی کومار»، فیلم نیروی هوائی نتوانست توجه مخاطبین را به داستان جنگیاش که مردم نمونهاش را نزدیک میدیدند، جلب کند.